دانلود رمان ویرانه های غرورمون اثر تهمینه بصورت رایگان

دانلود رمان ویرانه های غرورمون از تهمینه بصورت رایگان

دانلود رمان پدر شوهر رمانتیک من pdf به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

♥️ نام رمان : #ویرانه_های_غرورمون

♥️ مترجم : #تهمینه

♥️ ژانر : #عاشقانه #خشن #اکشن

♥️ خلاصه :

سوفیا چشم آذر دختر زیبای ایرانی که با مادرش، غیر قانونی به آمریکا مهاجرت میکنه و وارد صنعت مدلینگ میشه…

لینک دانلود پس از خرید در اختیار شما قرار میگیرد

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 25 هزارتومان

دانلود رمان ویرانه های غرورمون از تهمینه بدون سانسور

دانلود رمان التیام اثر م کمالزاده pdf

دانلود رمان التیام بدون سانسور

دانلود رمان التیام به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در بیست رمان

📚#التیام

✍️نویسنده:#م کمالزاده

✨ژانر :#عاشقانه اجتماعی ازدواج‌اجباری

📑خلاصه:

رعنا دختری که در روز ختم مادرش چشمانش به گلنار، زن پدر جدیدش افتاد که دوشادوش پدرش ایستاده بود. بلافاصله پس از مرگ مادرش پی به خیانت مهراب، پدرش، با گلنار آبدارچی مدرسه اش می برد. برای انتقام از مهراب خود را وارد یک ازدواج قراردادی با شاهرخ میکند. شاهرخ، مردی است که در پی از دست دادن پدرش بار خانواده ی پنج نفره اش را به دوش می کشد و مردانه به روی خواسته های خود پا می نهد. مردی که پس از دریافت پیشنهاد وسوسه برانگیز از طرف رعنا، پا به روی تمام خط قرمز هایش می گذارد تا او را داشته باشد. ازدواجی که برای شاهرخ یک تعهد عاشقانه است اما از طرف رعنا مفهومی جز قرارداد ندارد…

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 25 هزارتومان

دانلود رمان التیام

دانلود رمان آقای خسیس از وی کیلند و پنه لوپه وارد pdf

دانلود رمان آقای خسیس اثر وی کیلند و پنه لوپه وارد بدون سانسور

دانلود رمان عاشقانه pdf بدون سانسور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚#آقای خسیس

✨ژانر : #درخواستی #عاشقانه #درام #طنز #اروتیک #بزرگسال

✍️نویسندگان : #وی کیلند #پنه لوپه وارد

📑خلاصه :

اولین دیدارم با بیانکا، هنگام خراب شدن آسانسور شرکت بود. اون برای مصاحبه با من اومده بود. یه گزارشگر زیبا با موهای پرکلاغی. به خاطر لباس‌هایی که تنم بود، فکر می‌کرد من یه پیک موتوری هستم. اون هیچ سرنخی نداشت که من، دِکس ترویت صاحب یک شرکت مولتی میلیاردی، تاجرِ ثروتمند و موفق، معروف به «آقای خرپول*» هستم و…

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 19 هزارتومان

دانلود رمان آقای خسیس اثر وی کیلند و پنه لوپه وارد نگارش قوی

دانلود رمان فقط مال منه از مامیچکا نگارش قوی

دانلود رمان فقط مال منه از مامیچکا بصورت pdf

دانلود رمان فقط مال منه اثر مامیچکا نگارش قوی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com

📚#فقط مال منه

✍️مترجم: #مامیچکا

✨ژانر: #عاشقانه خارجی

📄خلاصه:

اریکا با توقعاتی بزرگ می شود که هرگز نمی تواند آنرا برآورده کند. به نظر پدرش

زیاد باهوش نیست و به نظر مادرش رقاص خوبی هم نیست. در دانشکده هم دور خودش یک پیله درست می کند-شبها می رقصد و از افراد دوری می کند. تنها کسی که نمی تواند از او فرار کند یک بوکسور محلی به اسم تنک است. تنک می خواهد به اریکا نشان بدهد که هر چیزی را که بخواهد می تواند به دست بیاورد فقط اگر به خودش

ایمان داشته باشد.

تنک فکر می کرد که مبارزه و معشوقه را نمی شود باهم قاطی کرد تا اینکه اریکا را دید. نمی توانست سر از کار دختر خجالتی دربیاورد که هر فکرش را می خواند ولی از رابطه فرار می کرد.

این مبارزه ای بود که نمی توانست بازنده اش باشد.

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 19 هزارتومان

دانلود رمان فقط مال منه اثر مامیچکا pdf

دانلود رمان کایلند اثر میا شرایدن

دانلود رمان کایلند

دانلود رمان کایلند به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در بیست رمان

رمان : #کایلند #kyland

نویسنده : #میا شرایدن #mia sheridan

ژانر: #عاشقانه #عاشقانه #بزرگسال

خلاصه رمان کایلند:

تنلی فالن به همراه خواهر و مادرش که یک بیمار روانی است در یک شهر کوچک معدن زغال سنگ برای زنده ماندن تلاش می کندآرزویش برنده شدن بورسیه دانشجویی که توسط شرکت زغال‌سنگ محلی اهدا میشد ، بود .اون برای رهایی از خشونت زندگی وفرار از آن جهنم دره نهایت تلاشش را برای برنده شدن می کرد.کایلندبرت که روی تپه‌ها زندگی می‌کند ، هم در تلاش بود تا بورس زغال سنگ را برنده شود و شهرش را که پر از درد و فقر است ، ترک کند.هر دوی آن‌ها مصمم هستند که هیچ رابطه ای بینشان صورت نگیرد اما یک لحظه ی خاص همه چیز را تغییر می‌دهد.چه کسی می تواند از آن شهر ظالم رها شود؟ و چه اتفاقی برای کسی که آن جا مانده‌است می افتد ؟کایلند داستانی ازناامیدی وامید،از دست دادن وفداکاری،درد و بخشش است، و اما در نهایت یک داستان عشق عمیق و بی‌پایان .

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 21 هزارتومان

دانلود رمان کایلند اثر میا شرایدن بصورت رایگان

دانلود رمان پانیک اتک اثر فاطمه عبدی بصورت رایگان

دانلود رمان پانیک اتک اثر فاطمه عبدی pdf

دانلود رمان چشمان سرد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

نویسنده: Rozesorkh8 (فاطمه عبدی)

تعداد صفحات: 671

⭕️فقط با فرمت #Pdf⭕️

خلاصه:

داستان راجع به بردیاییِ که بیماری پانیک اتک داره.هیچ دختری بردیا رو جذب خودش نمی کنه تا این که یه روز دوستای بردیا تو کافه تو شربتش قرص افزایش جنسی میریزن یه دختر هم میارن که باهاش رابطه بر قرار کنه اما بردیا سریع اونجا رو ترک می کنه سر راه با خواهر زاده یکی از همون دوستای کافه اش تصادف می کنه و اونو برای درمان میبره خونه ش توی خونه قرصای_ج. نسی روی بردیا اثر می کنه و…..

ژانر: #عاشقانه

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 21 هزارتومان

دانلود رمان پانیک اتک اثر فاطمه عبدی pdf

دانلود رمان صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران) از کورا ریلی نگارش قوی

دانلود رمان صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران) از کورا ریلی نگارش قوی

دانلود رمان های negin kh به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚#صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران)

✍️ نویسنده : #کورا ریلی

✨ ژانر : #عاشقانه دارک مافیایی

📑خلاصه :

پیوند مرگباری که هیچ وقت قرار نبود اتفاق بیفته.

مارچلا یه انتخاب سخت به مدکس داد و مدکس مارچلا رو انتخاب کرد.

با این حال مارچلا مطمئن نیست مدکس آماده اس به یه رابطه متعهد بشه، یا اینکه میترسه آزادی ای که سبک زندگیش داشتو از دست بده.

مدکس تمام عمرش میدونست دشمناش چه کسایین، ولی یهو به جایی رسیده که نمیدونه به کی میتونه اعتماد کنه. هیچ وقت جایی تو زندگی و خانواده ی مارچلا پیدا میکنه یا اینکه افراد قدیمیش بهش خونه و هدف جدید میدن؟

دشمن ها با وجود مخالفت ها و ممنوعیت های بینشون میتونن واقعاً عاشق هم بمونن؟

لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود

در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 20 هزارتومان

دانلود رمان صعود از گناه (جلد دوم از مجموعه گناهان پدران) از کورا ریلی بصورت pdf

دانلود رمان جیمین ایو

دانلود رمان جیمین ایو از از نو متولد شده (جلد سوم تبدیل‌ شوندگان شیطانی سایه) بدون سانسور

دانلود رمان جیمین ایو اثر از نو متولد شده (جلد سوم تبدیل‌ شوندگان شیطانی سایه) نگارش قوی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در 20novel.com

از نو متولد شده (جلد سوم تبدیل‌ شوندگان شیطانی سایه)

✍️نویسنده: جیمین ایو

✍️مترجم: Elahe V

✨ژانر: عاشقانه تخیلی معمایی بزرگسال

📑خلاصه:

رویای دوران بچگیم بالاخره داشت به حقیقت میپیوست.

اما میدونین چی جالبه؟

اینکه خیلی سریع همون رویا، تبدیل شد به کابوس!

اون‌ها بهم دروغ گفتن که فقط چند هفته و چند ماه از خاطراتم رو از دست دادم.

میدونم که یه چیزی این وسط درست نیست… یه نفر یه گند بزرگ به زندگیم زده… به خاطراتم!

و اهمیتی نداره که چندبار به خودم بگم این موضوع رو کنار بذارم و به زندگیم به عنوان همسر تورین ادامه بدم…‌ فایده‌ای نداره!

من نمیتونم اینطوری زندگی کنم! نمی…تو…نم!

کسی که این بلا رو سرم آورده، باید بدونه من انقدر به این قضیه پیله میکنم تا درنهایت همه‌چی روشن بشه!

رویای دوران بچگیم بالاخره داشت به حقیقت می‌پیوست. اما می‌دونین چی جالبه؟ اینکه خیلی سریع همون رویا، تبدیل شد به کابوس! اون‌ها بهم دروغ گفتن که فقط چند هفته و چند ماه از خاطراتم رو از دست دادم. میدونم که یه چیزی این وسط درست نیست… یه نفر یه گند بزرگ به زندگیم زده… به خاطراتم! و اهمیتی نداره که چندبار به خودم بگم این موضوع رو کنار بذارم و به زندگیم به عنوان همسر تورین ادامه بدم…‌ فایده‌ای نداره! من نمیتونم اینطوری زندگی کنم! نمی…تو…نم!

خلاصه رمان از نو متولد شده

بقیه مسیر تا رسیدن به عمارت گروه ماشین تو سکوت مطلق فرو رفته بود. بدون شک گراد و میکا برای مِرا کوچولوی بیچاره احساس تاسف می‌کردن… دختری که حتی وقتی مقام همسر آلفا رو داره بازم ضربه میخوره و درد میکشه. با اینکه خیلی تلاش کرده بودم تا به پدرم فکر نکنم؛ اما دوتا کلمه تو ذهنم جا خوش کرده بودن و دست از سرم برنمیداشتن. قدرت شیطانی؟ پدرم فکر می کرد که من یه قدرت شیطانی دارم. اصلا شیاطین وجود خارجی دارن؟! منظورم اینه که به جز

سایه وحشی که به عنوان شیطان گرگینه ها شناخته میشه، تو افسانه های قدیمی گرگینه ها به هیچ شیطان دیگه ای اشاره نشده. به دست هام خیره شدم و سعی کردم به یاد بیارم که تا حالا با دست هام آتیش درست کردم یا نه… یعنی من به عنوان یه آتش زاد رازآلود به دنیا اومدم. بچه ای که علاقه‌ی شدیدی به شعله های آتیش داره و حتی تو وجودش یه قدرت آتشین جریان داره؟ این موضوع به قدری جدی و ترسناک بوده که باعث شده پدرم به نقطه ای برسه که باور کنه من موجودی

هستم که از اعماق جهنم زاده شده؟ به حرف اومدم: ممکنه از دست دادن حافظه ام به اتفاقی که برای پدرم رخ داده بود، ربط داشته باشه؟ خوشبختانه قبل از اینکه این سوال رو مطرح کنم گراد ماشین رو روبه روی عمارت گروه متوقف کرده بود؛ وگرنه این دفعه با پرسیدن ناگهانی همچین سوالی، قطعا گراد چنان پدال ترمز رو فشار میداد که هممون به سمت شیشه جلوی ماشین شلیک می‌ شدیم! ادامه دادم: میدونم ماجرای پدرم چندین سال پیش رخ داد؛ اما شاید هنوزم تمام این اتفاقات …

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 21 هزارتومان

دانلود رمان جیمین ایو از از نو متولد شده (جلد سوم تبدیل‌ شوندگان شیطانی سایه) بصورت رایگان

دانلود رمان مدوسا با لینک مستقیم

دانلود رمان مدوسا بدون سانسور

دانلود رمان آروماتیک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚مدوسا

✍️نویسنده: پگاه رستمی فرد

✨ژانر: عاشقانه

📑خلاصه:

مقدمه:

“تو اما یک غروب پا بر جا…

در میان جزرها و مدهای تکرار…

همچنان، نقطه ی عطف روزگاری…!”

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح!

صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند.

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند …

خلاصه رمان مدوسا

“عمران” سه پنجره ی بزرگ و پشت سر هم دالان مانند از زمین تا نزدیک سقف با زینت حفاظ های فرفورژه ی برنز … تصویر هرسه همیشه غروب بود! هرکدام بخشی از غروب بود. همیشه غروب بود. همیشه ی خدا بیزار بودم از این خانه پدری… یک بیزار بی‌تفاوت ومبحوس به دست خود! -عمران؟ به خود آمدم. به همان خودی که دست بغل گرفته و داخل درگاه ایستاده و سر به آن تکیه داده بود. آرام سرم را بلند کردم هنوز هم درد هنوز هم سنگین بود؛ بعد از حدود یک ماه که از آن تصادف می گذشت.

می خواستم صاف بایستم. باید صاف می ایستادم. وقتِ خمیدگی نبود. یک سی و چهار ساله ی راست قامت بودم و یک هزار ساله ی خمیده در سایه. _عمران بابا؟ حالت خوبه؟ تار می دیدم چشم بستم و پیشانی ام را کشیدم تا گیجی فاصله بگیرد هنوز محو می شدم و خاموش بعد از یک ماه که از آن تصادف می گذشت! _خوبم چرا نمیان بالا؟ خیره نگاهم می‌کرد، نگران نگاهم می‌کرد، با حسرت و آ و آه. چرا صورتش واضح نمی‌شد؟ شاید اثر قرص بود. چرا آه می کشید؟ هزار چرای دیگر. _پایین

ازشون پذیرایی کنیم تا تارا آماده بشه. عاقد هم هنوز نرسیده. یک چیزی داخل سرم زنگ می‌زد؛ یک چیز شبیه به سوتی بی امان بیزار بودم از فریاد یک ماهه اش. عمران؟ میگم مطمئنی؟ نمی‌خوای یکم بیشتر بهش فكر… حالا حتی اگر نا نداشتم، پایم به فرار بلند شد و اولین قدم را که به سمت چهار پله ی میان خانه برداشتم. _هر وقت عاقد اومد بیاین بالا. حوصله ی حرف های تکراری رو ندارم. دست فرو برده در جیب های شلواری که نه از رنگش چیزی می‌فهمیدم و نه از جنس لعنتی اش …

دانلود رمان مدوسا از پگاه رستمی فرد بدون سانسور

دانلود رمان مدوسا

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد pdf

دانلود رمان مدوسا به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در بیست رمان

📚مدوسا

✍️نویسنده: پگاه رستمی فرد

✨ژانر: عاشقانه

📑خلاصه:

مقدمه:

“تو اما یک غروب پا بر جا…

در میان جزرها و مدهای تکرار…

همچنان، نقطه ی عطف روزگاری…!”

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح!

صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند.

صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم. ماسه های سرد از زیر انگشتان داغِ پاهایم می گریختند …

خلاصه رمان مدوسا

“عمران” سه پنجره ی بزرگ و پشت سر هم دالان مانند از زمین تا نزدیک سقف با زینت حفاظ های فرفورژه ی برنز … تصویر هرسه همیشه غروب بود! هرکدام بخشی از غروب بود. همیشه غروب بود. همیشه ی خدا بیزار بودم از این خانه پدری… یک بیزار بی‌تفاوت ومبحوس به دست خود! -عمران؟ به خود آمدم. به همان خودی که دست بغل گرفته و داخل درگاه ایستاده و سر به آن تکیه داده بود. آرام سرم را بلند کردم هنوز هم درد هنوز هم سنگین بود؛ بعد از حدود یک ماه که از آن تصادف می گذشت.

می خواستم صاف بایستم. باید صاف می ایستادم. وقتِ خمیدگی نبود. یک سی و چهار ساله ی راست قامت بودم و یک هزار ساله ی خمیده در سایه. _عمران بابا؟ حالت خوبه؟ تار می دیدم چشم بستم و پیشانی ام را کشیدم تا گیجی فاصله بگیرد هنوز محو می شدم و خاموش بعد از یک ماه که از آن تصادف می گذشت! _خوبم چرا نمیان بالا؟ خیره نگاهم می‌کرد، نگران نگاهم می‌کرد، با حسرت و آ و آه. چرا صورتش واضح نمی‌شد؟ شاید اثر قرص بود. چرا آه می کشید؟ هزار چرای دیگر. _پایین

ازشون پذیرایی کنیم تا تارا آماده بشه. عاقد هم هنوز نرسیده. یک چیزی داخل سرم زنگ می‌زد؛ یک چیز شبیه به سوتی بی امان بیزار بودم از فریاد یک ماهه اش. عمران؟ میگم مطمئنی؟ نمی‌خوای یکم بیشتر بهش فكر… حالا حتی اگر نا نداشتم، پایم به فرار بلند شد و اولین قدم را که به سمت چهار پله ی میان خانه برداشتم. _هر وقت عاقد اومد بیاین بالا. حوصله ی حرف های تکراری رو ندارم. دست فرو برده در جیب های شلواری که نه از رنگش چیزی می‌فهمیدم و نه از جنس لعنتی اش …

دانلود رمان مدوسا اثر پگاه رستمی فرد

صفحه بعدیصفحه قبلی