دانلود رمان زاده خون از محیا_م با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آگرین، گرگینهای قوی و آلفا، سال ها درانتظار جفتش زندگی کرده.. جفتی که برای حفاظت ازش مجبورشده به مدت ۲۰سال از خودش جداش کنه و از دور شاهد رشد کردن و بزرگ شدنش باشه. اما بعد از بیست سال یک اتفاق به ظاهر ساده باعث رویارویی دوبارهی اون ها میشه!! دیداری پر از شور عشق و خواستن… و پر از ماجراجویی برای دو تا عاشق ابدی ما.
خلاصه رمان زاده خون
_آگرین. ته سیگارو زیر پام له کردم و نفسمو عمیق بیرون دادم. ای کاش می تونستم تبدیل شم و به دل جنگل بزنم. ولی بیشتر از دویدن دلم بودن توی اتاق و کنار لیابودن رو میخواد. بعد از فرستادن درخواست برای ملاقات ملکه ایسلنزدی هرکاری برای منحرف کردن ذهنم از لیا و اتاق خوابی که طبق سلیقه ی اون اماده کرده ام انجام دادم . اما چندان هم موفق نشدم. به هرکاری که دست میزدم فقط چند دقیقه طول می کشید تا تمرکز کاملمو روش از دست بدم. دیدن چهره ی شکه لیا بعداز دیدن اتاق خواب برام خیلی شیرین بود. در واقع همه چیز این دختر
برای من شیرینه و دوست داشتنیه. ولی الان فرصت مناسبی برای بااون بودن نیست به همین دلیل بااون سرعت از حمام و اتاق خارج شدم. من الان نگرانی های بزرگی دارم که نیاز به رسیدگی و حل شدن دارند. گرگم میتونه یک مدت دیگه هم منتظر بمونه فعلا امنیت لیا در اولویت قرار داره. و چیز دیگه ای هم که فکرمو مشغول کرده زمان تشنگی لیاست. بااین همه هیجان و ترسی که اون این دو روز پشت سرگذاشته می دونم که زمان تشنگیش نزدیکه. و من باید قبل از این اتفاق ماهیت اصلیشو براش روشن کنم. نمیخوام اون به خاطر چیزی که هست شکه
بشه و یا بترسه. با این اتفاق اون فقط ممکنه به خودش آسیب برسونه نه هیچکس دیگه ای. چون تنها چیزی که عطش اونو رفع میکنه خون منه… فقط من… نفس عمیقی کشیدم و به سمت خونه راه افتادم. پشت در مکثی کردم و با ضربه ی ارومی که به در زدم در رو بازکردم و داخل اتاق شدم. اما با دیدن صحنه ی مقابلم سرجام خشکم زد واحساس کردم قلبم ذره ذره مملو از حس شیرین داشتن اون شد. اون اینجاست… واقعا اینجاست و اینبار واقعیه. شاید اولش شک داشتم که خوابم یا بیدار.. این رویاست یا واقعیت.. اما هرچی بیشتر به صحنه…