دانلود رمان طالع اغبر اثر یاسمن فرحزاد – pdf

دانلود رمان طالع اغبر اثر یاسمن فرحزاد – pdf بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرحزاد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخونده‌ام هر سال یک دختر رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ عاشق می کرد. و بعد رو روی یک تخته سنگ قربانی می‌کرد. یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش! اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.

خلاصه رمان طالع اغبر

با گریه جیغ میزد اخم تندی بین ابروهام نشست، رو چرخوندم و با جای خالی نهال مواجه شدم. نفس عمیقی کشیدم و تو یک حرکت بین دیوار و خودم رو سنجاق کردم. رفتار سردم و دیدی و باز موندی، بی محلی هام دیدی و باز موندی رفتی گوه زدی که چی بشه؟ چی و رفتی ثابت کنی؟ اون قوم بی رحم چی حالیشونه که رفتی همچین زری زدی؟ بغ کرد، لب گزید. چهره بی آرایش رنگ پریده اش برام حکم سنگسار داشت.

انگار یکی با پتک تو سرم کوبیده و دردش کل وجودم رو گرفته…دستش رو یقه پیراهنم رسوند تنش رو جلو کشید و خیره چشم های سرخم نالید. میخواستم ازت دفاع کنم، گفتم مشکل از منه که دیگه روم حساب باز نکنن. گفتم مشکل دارم تا با من تحت فشارت نذارن من از نقشه داییم خبر نداشتم. نمیدونستم قراره بعدش چی بشه نمیدونستم به خدا… لب هام رو از یک حرص مزمن و کشنده که تمام نورون هام رو داشت به آتیش میکشید.

بهم فشار دادم. فکم داشت تیر میکشید. نازنین ملتمس چشم روهم گذاشت و هق زد. بازم باورم نداری؟ فکر کردی دروغ میگم؟! این کارو کردی فقط ثابت کنی بی گناهی؟ الان فکر کردی در حقم لطف کردی؟ فکر کردی از همه جا رونده بشی خوشحال میشم؟

 

 

دانلود رمان طالع اغبر اثر یاسمن فرحزاد – pdf بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان سیاه سرکش (جلد اول) اثر یاسمن فرحزاد –

دانلود رمان سیاه سرکش (جلد اول) اثر یاسمن فرحزاد – pdf بدون سانسور

دانلود رمان سیاه سرکش (جلد اول) از یاسمن فرحزاد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

روسلا دختر خاص وقدرتمندیه که تو قبیله ای مرد سالار به دنیا اومده و راز های زیادی داره، بعد ازدواج مخفیانه اش با خوناشام دورگه‌ای شبا، مورد تعرض جادوگری مرموز نقابداری قرار میگیره که با یک کلمه بی هوشش میکنه و مدعی جفت حقیقشه و هروقت قدرتمند بشه میاد سراغش. اول فکر میکنه خواب دیده تا اینکه تو واقعیت اون مرد میاد سراغش اسیرش میکنه و تو تخت سنگ قربانگاه بهش …

خلاصه رمان سیاه سرکش

ساعت دیواری قدیمی کوکو با اون طرح جنگل سرسبز و گوزن شمالی که روی شاخ هاش یک ماه نقره‌ای برق میزد تو سالن طبقه بالا تیک تیک می کرد عقربه های مشکی رنگش روی دو بامداد تاب می‌خورد. عمارت بعد یک هیاهوی ژولیده تو سکوتی کلافه کننده فرو رفت. از فرط خستگی چشم هام می‌سوخت قرار فردا صبح رو کنسل کرده بود و همه چیز به امینی و پدرم سپردم. باید کمی وقت صرف آرامش همسرم و خانواده نو رسیده همسرم می‌کردم. دستگیره درو باز کردم، نور سالن، باریکه ای از روشنایی رو روی جسم بیدارش روی تخت انداخت.

کمی بیشتر به داخل مایل شدم و با لبخند، ملایم گفتم: شام میخوری؟ نگاه وحشیش روی سقف بود، برای صداها و لحنی که قرار بشنوم، رسم الخط کشیدم. دستش زیر سرش بود و آروم نفس می‌کشید. به نظر آروم می اومد. کمی ملاطفت کلامم رو بیشتر کردم اون ناهارم نخورده بود انگار نمی‌خواست قفل سکوت رو بشکنه. -اگه شام نخوری منم نمی‌خورم. عنبیه سرسبز و خرمش امشب برق نداشت کدر شده بود. شبیه تیله ای که خش افتاده و روش رو بخار گرفته. – نخوری چی میشه؟ لبخندم از لحن بمش کش اومد حالا میفهمم این جذبه خاصش،

صورت بدون اخمش که خیلی وقت‌ ها تونست بدون به زبون آوردن کلامی منه سرکش رو رام کنه از کی بهش به ارث رسیده همسرم شاهزاده خون اشام هاست شاید فقط ردای پادشاهی نداشت. در اتاق رو بستم و کنارش روی تخت نشستم. -هیچی نمیشه. سکوت کرد باز به سقف خیره شد ناخواسته به طرح جالب سیاه رنگ روی بازوش خیره شدم طرحی که به خاطر کشیده شدن آستین لباسش کمی بیشتر مشخص شده شبیه یک مار سیاه بزرگ بود ولی ظرافت خاص و ریزه کاری های جذابی داشت. -نمی دونستم کی فرصت کرده بره دنبال این چیزا!

دانلود رمان سیاه سرکش (جلد اول) اثر یاسمن فرحزاد – pdf بدون سانسور

موضوعات
درباره سایت
جواهری
جواهری رمان وبسایت اصلی دانلود رمان رایگان ایران
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " جواهری " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.